اکنون که به میمنت یک ماه عبادت و تمرین ِ امساک و خودداری از آشامیدن و نوشیدن دستور خداوند را به جای آورده و عید رمضان المبارک را جشن میگیریم، با اندکی تفکر متوجه میشویم که بعضی از ماها در این ماه مبارک به این صورت روزه گرفتیم که یک ماه از اذان صبح تا غروب آفتاب نخوردیم و نیاشامیدیم.
بهعبارتی در این ماه قبل از اذان صبح از خواب برخاسته و بعضاٌ بسیار بیشتر از وعدههای غذایی معمول مان غذا خوردیم و بعد از غروب آفتاب افطاری نموده و هر چه که برایمان فراهم می شد خوردیم.
شاید در این روزها بسیاری کارهایمان را تعطیل و یا کمتر کردیم تا با اندوخته غذایی که هنگام سحری در بدن ذخیره کرده بودیم تا اذان مغرب کمتر گرسنگی و تشنگی را تجربه کنیم و در غروب آفتاب هر روز خوشحال بودیم که توانستیم یک روز دیگر هم روزه بگیریم.
البته به مصداق بخشی از آیه 185 سوره بقره با موضوع روزه ("يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ ") خداوند نیز خواستار در سختی افتادن بندگانش نیست و اینگونه روزه گرفتن مان نیز مقبول درگاه احدیت است انشاالله.
اما فکر میکنم بایستی امور مهمتری وجود داشته باشد و کارهای نیکوتر و مهمتری از ما سرزده باشد که مستحق برگزاری جشن و عید باشیم که بنظرم این امور هفت نوع روزهای است که بعضیها موفق به انجام آن شدهاند آری:
1- بعضیها روزه زبان گرفتند و زبانشان را از دروغ و نمامی و سخن ناحق دور نمودند.
2- بعضیها روزه چشم گرفتند و چشمان شان را بر اشتباهات وعیوب دیگران بستند و صفت ستارالعیوبی خداوند را تمرین کردند.
3- بعضیها روزه گوش گرفتند و از گوش دادن به غیبت و بدگویی دیگران خودداری کردند.
4- بعضیها دستانشان نیز روزه بوده و دست از کارهای زشت و ناپسند و نافرمانی خداوند کشیدند.
5- بعضیها روزه ذهن هم داشتند و ذهن شان را از افکار و ظن و گمان های نادرست نسبت به دیگران برحذر داشتند.
6- بعضیها روزه روح هم داشتند و با افزایش عبادات و اعمال نیکو سعی در تزکیه هرچه بیشتر روح خود داشتند.
7- و بعضی از این بعضیها به سبب روزه بودن، جسم و ذهن و روح شان از گناه دور بوده و حداکثر بهره را از برکات این ماه برده و بالاخص از حال و هوای خوش شبهای قدر و شبهای نزول قرآن و ملائکه نهایت استفاده را کرده و حالات روحی خوشی را تجربه کردهاند که خوشا به این حالِ خوش شان.
امیدوارم هر سال در تعداد بیشتری از این هفت مورد روزه دار بوده باشیم.