
ویدیویی از ژاپن را دیدم که با بارش بیش از دو متر برف کودکان ۴ ساله را به مراکز آموزشی میفرستادند و سوالی از مسئولین پرسیدند که چرا شما مدارس را تعطیل نمیکنید؟ پاسخی بسیار ساده بود: ما میخواهیم مهارتهای زندگی را به کودکانمان بیاموزیم. کودکان باید تجربه زندگی در ۲ متر برف را هم داشه باشند. حالا باید فهمید کشور ژاپن چرا مترقی و پیشرفته است و ما با تمام منابع غنی نفت و گاز، اندر خم کوچه ناترازیها هستیم.
بی گمان راه توسعهی هر کشوری از سیستم تعلیم و تربیت آن خواهد گذشت و تصمیمگیران اساسی دولتها، تعیینکننده آینده توسعه یک کشورند که به چه اندازه به این سیستم اهمیت داده و در حمایت از آن میکوشند. اما سیستم تعلیم و تربیت سالخورده کشور ما که ناترازی و ناکارآمدی مشهودی در آن به وفور میتوان یافت، در آزمونهای بینالمللی تیمز و پرلز(سنجش سواد خواندن و نوشتن و پیشرفت ریاضی و علوم) همواره در ردههای بالای ۱۲٠ جهان است که خود تعیین کننده تمامی ناکارآمدیها و ناترازیها در این سیستم است. با این اوصاف در چنین بحرانهایی برای جبران برنامهریزیهای غلط و ناکارآمدی مسئولین مغفول ما، سیستم تعلیم و تربیت کوتاهترین دیواری است که میتوانند از روی آن رد شده و آنرا تعطیل کنند که قطعاً چنین تصمیماتی یا از روی ناآگاهی است و یا از روی ناچاری که هردو برای جامعه قابل پذیرش نیست.
کودکان امروز ما نسل فردای این مملکت هستند و خواهند دید مدیران نالایقی که با تمام منابع غنی کشور نمیتوانند تامینکننده نیازهای اولیه یک کشور ثروتمند باشند، چگونه با تصمیمات اشتباهشان آیندهاشان را تباه کردهاند و به نظر شما این آیندهسازان در آتیه چه نگرشی به وطن و حس تعلق به آن خواهند داشت؟
سیستم تعلیم و تربیت ما به فرزندانمان چه مهارتهای زندگی آموخته است که بتوانند در آینده زندگی کنند؟ سیستمی که با ۵ درجه هوای سرد تعطیل و با کمبود برق و گازی از کار میافتد. به نظر میرسد اگر عقلای قوم اندکی آیندهنگر بودند و اندیشهی فردایی برای مملکت داشتند در چنین شرایطی تمامی مراکز صنعتی، نظامی و حتی برق و گاز خانگی را قطع میکردند اما اجازه نمیدادند روند آموزش و پرورش کودکان شهر و مملکتمان عقیم و ابتر بماند و تعطیل شود. باشد که گوش شنوا و عاقلی برای دردهای این مردم در این شرایط بد اقتصادی، آموزشی و... باشد.