rojanpress.ir | حتی یک قتل ناموسی فاجعه است

حتی یک قتل ناموسی فاجعه است

روژان‌پرس: فرهنگ نە جغرافیاست و نە مرزبندی شهرستان و استان می‌شناسد؛ نە ساختمانی است کە با حضور چند نیروی انسانی و در زمانی مشخص و به صورت پروژه ساخته شود و نه اسلحه یا ابزاری است که بشود توسط عده‌ای در منطقه‌ای توزیع یا پاکسازی و جمع‌آوری شود. تاسف بارتر اینکه فرهنگ با لباس و ماشین و گوشی و تکنولوژهای به‌روز هم تغییر نمی‌یابد؛ تنها بزک کردنی شنیع صورت می‌گیرد و در جهان کنونی آنجا فاجعه بارتر است که قانون در برابر عناصر و تفکرات کهنه و غیر انسانی وجود نداشته و یا ضعیف باشد، و این مساله نه با انکار حل می‌شود و نه با تقدیس فرهنگ و آرزوی بازگشت به فرهنگ اصیل و نوستالژی عصر سلف صالح. ما نیاز به آگاهی و آموزش داریم، نیاز به بازخوانی فرهنگ خویش داریم، نیازمند قرائت مجدد از انسان هستیم باید زن را همچون انسان بپذیریم، باید قبول کنیم زن و مرد بودن ابرساخت های اجتماعی، زمینی هستند و انسان فارغ از نر و ماده بودن انسان است و این بر ساخت اجتماعی ساخته دست خود ماست و قابل نقد و حذف و بازآفرینی، تقدیس و تطهیر خویش و فرهنگمان تنها به ادامه بحران خواهد انجامید.
هزاران سال است در این سرزمین و بر روی این خاک آلوده به حضور انسان، زن همچون انسان به حساب نیامده است و جوامع و اقوام و اقلیت‌ها و مذاهب گوناگون این راه را پیموده‌اند و با وجود گشایش و پیشرفت‌های اندک در این احوال، زن هماره ناموس و بخشی از اموال و ابزار و املاک مرد به حساب آمده است و تا روزی که حتی یک قتل ناموسی در این سرزمین روی دهد به نظر من، ما هنوز باید از این وضعیت بنویسیم و بنویسیم ممکن است هنوز عده‌ای از اولویت‌بندی مساله زنان بعد از تبعیض‌های دیگر بگویند اما حتی قتل و یا خودسوزی یک زن به نام ناموس فاجعه و وحشی‌گری است.
گاهی وقتها احساس می‌کنم رسانه بدترین ابزار ممکنی است که بشر برای آزار دادن خویش آفریده است، همین دیروز بود در مشهد دختری مورد تجاوز قرار گرفت، بعد در شمال با داس گردنش بریده شده، فردایش در گرمیان اقلیم کردستان همین دیروز یکی دیگر به خاطر تغییر جنسیت در کردستان عراق و امروز هم در اهواز، از زمانی که حادثه وحشتناک سربریدن یک زن اهوازی توسط نرینه‌ای بنام شوهرش را شنیده‌ام تمام روح و روانم به هم ریخته است و یک لحظه احساس کردم اگر یکی از نزدیکان و بستگان من بود چه باید می‌کردم من حتی از دیدن سر بریده حیوان هم به هم می‌ریزم چه برسد ذبح زنی و انسانی به نام ناموس، بدتر از سربریدن احساس فخر و خنده قاتل وحشی است که آزار دهنده است.
به راستی چگونه می‌توان از این فرهنگ پوسیده و متعفن رهایی یافت زمانی که میلیون‌ها مرد و در کنار پشتیبان آنها زن هم بدان مفتخرند و این‌گونه ذات انسانی زن را نابود و  وی را ابزار و ملک دیگر ساخته اند و هیچ از آن ابایی ندارند که همدیگر را به کشتن و بریدن و قتل برای حفظ آن تحریک و تشویق کنند بسان آن گاو بازانی که با نشان دادن نقطه خشم دیگری را به کشتن و بریدن هدایت می کنند، زن دوم می‌شوند، خود را ابزار جنسی می‌کنند، انسانیت و بزرگی را در تعصب و کینه و خشونت می‌بینند، تن به ازدواج بدون عشق با زنانی می‌دهند برای اهداف شوم، بر زنان قبیله احساس تملک می‌کنند، دخترانشان را به کتک خوردن عادت می‌دهند، پول، ماشین، طلا، لاکچری بودن سبب تن دادن به ازدواج و.... می‌شود. هرزگی و تنوع‌طلبی و خیانت به برندی در زندگی تبدیل می‌شود و همه اینها در جهت تداوم و استمرار مردسالاری گام برمی‌دارند و دست آخر آنچه روی می‌دهد بر مبنای جهل و نادانی است و برآیندش هم خشونت و قتل ناموسی و هرچه جامعه و خانواده‌ای ناآگاه‌تر و متعصب‌تر باشد شدت اینگونه ابعاد فاجعه‌بار فرهنگی بیشتر.
هیچ‌گاه خیانت مرد به قتل وی از سوی زنش ختم نمی‌شود، آسیب آنچنانی به مرد نمی‌رسد مگر آنکه مساله از جانب مالکان و صاحب ناموس طرف مساله هویدا شود که بازهم جریحه‌دار شدن تعصب ناموسی است که زنی یا مردی کشته می‌شود و همه هم به نحوی در این فاجعه شریک می‌شوند؛ از قانون و شرع و عرف گرفته تا ذهنیت کسانی که اطراف قاتل و یا مستعدین به قتل و خشونت قرار گرفته‌اند، بسیارند مردانی که اکنون عمل آن مرد اهوازی را تایید می‌کنند و قتل و سربریدن آن زن را روا می‌دانند و اگر هم بر زبان جاری نکنند در ذهن‌شان عمل وی را مردانه و شجاعانه می پندارند، هنوز بسیار زیادند مردانی که حاضر به ازدواج اجباری با زنانی هستند که آنها را نمی‌خواهد، حاضر به دفاع از خواهر و دخترانشان در برابر شوهران آنها نیستند در برابر کتک و شکنجه سکوت می‌کنند، قتل ناموسی را با هزار ترفند می‌پوشانند در برابر خیانت زنان شرمسارند ولی خیانت مردان را طبیعی و حتی موجب افتخار می‌دانند ولی اینک در فضای مجازی داد و فریاد و هشتگ و ابراز انزجار می‌کنند و اینها تا زمانی است که در مورد خانواده خودشان نباشد.
*دکتری تاریخ
17 بهمن 1400, 22:51
بازگشت