چهلوپنج سال از آن روز بهیادماندنی که انقلاب مردم ایران به پیروزی رسید، میگذرد؛ انقلابی که با شعارهای آزادی، برابری و عدالت، در دل مردم شعلهای از امید برافروخت. شعاری که نه برای قوم و مذهب خاص، بلکه برای همه ایرانیان، فارغ از هر نژاد و آیینی، سر داده شد. انتصاب یک استاندار کُرد سنی برای استان کردستان در دولت چهاردهم، هرچند دیر، اما نوری از امید در دل مردمان این سرزمین روشن کرد؛ نوری که سالها انتظارش را میکشیدند.
انتصاب یک کُرد سنی بهعنوان استاندار، تنها شکستن یک تابوی مدیریتی نبود؛ بلکه نشانهای بود از بارقهای تازه برای فردایی روشنتر و عادلانهتر. این گام کوچک اما پراهمیت، میتواند سرآغاز افزایشی در اعتماد عمومی و تقویت مشارکت تمام اقوام و مذاهب در تصمیمسازیهای بزرگ کشور باشد. بااینحال، این تنها آغاز راه است. کردستان آرزوهایی بزرگتر در دل دارد؛ آرزوهایی که ریشه در تاریخ و خواست دیرینه مردم این دیار برای عدالت و برابری دارد.
مردمی که در دامنههای زاگرس رشد کردهاند، سردی و سختی زندگی را به جان خریدند و همچنان ایستادهاند؛ امروز آنان عدالت را طلب میکنند، برابری را فریاد میزنند. نه بهعنوان امتیازی ویژه، بلکه بهعنوان حق مسلم خویش. کردستان این مطالبات را نه برای لطفی از سوی دیگران، بلکه برای احقاق حق دیرینهای که از آن محروم بوده، از دل تاریخ بیرون میکشد.
مردمان این دیار خواستار همان فرصتها و امکاناتی هستند که دیگر نقاط ایران از آن برخوردارند. آنان حقدارند که فرزندانشان در سایهی عدالت و آموزشی برابر رشد کنند؛ حقدارند که در اقتصاد کشور سهیم باشند، در سیاست و فرهنگ نقش ایفا کنند. این خواستهها برآمده از شایستگیهای آنان است؛ شایستگیهایی که طی سالها به دلایل مختلف نادیده گرفتهشده است.
اکنونکه نخستین جرقههای تغییر پدیدار شده، صدای کردستان باید بلندتر شنیده شود. این مردم خواهان ایرانی هستند که در آنهمه فرزندان، از هر قوم و مذهبی، به یک اندازه ارزش داشته باشند؛ ایرانی که در آن تبعیض و نابرابری جایی نداشته باشد. ایرانی که همه مردمش، دست در دست هم بهسوی آیندهای روشنتر گام بردارند.
این خواستهها، مطالباتی نیست که با دیوارهای تبعیض خاموش شود؛ این صداها فریادهاییاند برخاسته از اعماق تاریخ این سرزمین. ملت کردستان، همچون همیشه، با صبر و پایداری، درراه رسیدن بهحق خود ایستادگی خواهد کرد.