کورد و عرفان 2 واژه به هم پیوسته هستند که هزاران سال است با هم زندگی میکنند، کورد به علت قابلیتهای ذاتی (مهرورزی، معرفت، دانش و سخاوت) گرایش ویژه به عرفان دارد و این مکتب را در مدت هزاران سال تکامل بخشیده و آن را به موسیقی، شعر، بیرق، لباس، آرایش قامت و حرکات موزون آراستند.
تاریخ خدمات تکامل بخشی کورد به عالم معرفت به هزاران سال قبل از اسلام برمیگردد و هر زمان که انسان تصمیم به پیمودن راه عشق و ارتباط بی واسطه با خداوند گرفت تنها کورد بود که توانست مسئولیت پیشتازی را بر عهده گیرد زیرا برای خشونت زدائی از ایدئولوژی و کینههای ناشی از تفاوت عقیدتی نیاز به اخلاق ذاتی دارد که خالصترین آن را تنها می-توان در درون کوردها یافت.
نگاه به تاریخ عرفان اسلامی و ارزیابی سیر تکاملی آن ثابت میکند که ورود کوردها به این ساحت مقدس توانست آن را از دسترس کسانی که قصد استفاده ابزاری از آن را داشند خارج ساخته و با تعریف مناسک، تدوین مبانی تئوریک، تعیین خطوط قرمز و بنیانگذاری فن، آلات و ریتم موسیقیایی و ایجاد مکتب شعری آن را در مسیر تزکیه نفس قرار دادند، برای اثبات ادعا نگاهی بیندازید به نژاد و محل پرورش عرفا، شعرا و اساتید طریقتهای قادری و نقشبندی.
دف، شمشال و تاس به شهادت تاریخ توسط کوردها وارد عرفان اسلامی شد که با هدایت ابرعرفای این ملت توانست قابلیت ریتمیک خود را کسب و تبدیل به نماد موسیقی موزون و روح افزای حلقه ذکر درویشی و حلقه ختمه تصوف شود.
این 3 ابزار در تمام قلمرو جغرافیایی عرفان اسلامی کاربرد دارد اما تمام سلاطین و اساتید آن کورد هستند و جایگاه فنی و کارائی این آلات موسیقایی را به اعلی درجه ممکن رساندند، این تکامل و قداست بخشی سبب شده تا بسیاری از ملل تلاش کنند مالکیت آن را به نام خود ثبت نمایند، دف در صدر طمع ورزی این کشورها قرار دارد تا جائی که از تمام ابزارها و روشهای دیپلماسی فرهنگی و سیاسی برای تصاحب آن استفاده میکنند.
نگرش همه ملل اسلامی به دف با علاقه کورد به آن کاملا متفاوت است به طوری که ملل غیر کورد در زمانی که یک دف آسیب میبیند واژههای پاره شدن و دریده شدن را برایش به کار برده و پرت میکنند اما کوردها واژه مبارک «شهادت» را برایش برگزیده و آن را طی مراسم ویژه به خاک میسپارند.
«دایره» از ابزار آلات موسیقایی با کاربرد بزمی در مراسمات غیر عرفانی مثل عروسی و محافل شادی است که شباهت شکلی با دف دارد و این شباهت تبدیل به نقطه آسیب خیز برای دف شده زیرا از واژه «دف» برای معرفی «دایره» استفاده میکنند.
حوزه موسیقی یکی از بسترهای اصلی نمایش اصالت و غنای فرهنگی ملل و ابزاری است برای پیشبرد سیاستهای اقتصادی (اشتغالزائی و افزایش درآمد) که در نهایت منجر به تقویت دیپلماسی فرهنگی و پایداری شاخصهای اقتصادی میشود اما این رویکرد نباید وارد موسیقی عرفانی شود چون موج بزرگی از آسیبهای معنوی را به دنبال داشته و کارکردهای اخلاقی آن را فلج میکند.

هر کدام از حوزههای دیپلماسی فرهنگی به نوعی مستعد تحریک حسادت و برتری طلبی هستند اما موسیقی فاقد این ویژگی بوده و میزان پذیرش آن در مناسبات و روابط سالم انسانها بالاتر است.
حاکمیت ایران برای دور نماندن از روند جهانی دیپلماسی فرهنگی و استفاده از ظرفیت موسیقی در توسعه اقتصادی برنامه بهره گیری از ظرفیتهای آن را در دستور کار قرار داد که نگاه به کلیت این برنامه نشان از مثبت بودن حرکت دارد اما در اجرا ایرادات خطرناکی در بطن دارد.
یکی از ایرادات وارد بر این رویکرد عدم توجه به ماهیت موسیقی عرفانی و کاربرد عقیدتی آن است، عقلای برنامهریزی توسعه کشور از این واقعیت غافلند که عرفان به عنوان بزرگترین منبع معنوی کشور میتواند موجب ارتقاء دلبستگی ملی و پایداری اخلاق انسانی شود.
بیش از 20 سال است که متولیان اداره کشور استفاده از موسیقی به عنوان یک جاذبه گردشگری و افزودن آن به اکوتوریسم را در دستور کار قرار دادهاند اما ناشیگری متولیان این برنامه سبب قرار گرفتن موسیقی عرفانی در سبد این برنامه شده که توانست راه را برای ورود پول پرستان و شهرت طلبان به این حریم مقدس باز کند.
اجرای برنامه دف نوای رحمت در ابتدای کار نمایش ماهیت عرفانی کورد و افتخار معنوی کردستان بود اما بی برنامگی مشکوک توانست آن را وارد مدار آسیب دیدگی کند.
عرفان قادری و نقشبندی مخالف شادی، تفریح، هیجان و نشاط نیست اما قواعد خاصی در زمینه اصول محرمیت، پوشش، اشعار، مداحی، زمان، مکان و آرایش ظاهری دارد و خروج از این قواعد پذیرفتنی نیست.
همراهی همزمان و قاطی شدن زنان و مردان نامحرم، استفاده از لباسهای رنگارنگ خاص شادی و تفریح، ذکر، سما و مداحی در زمان و مکان غیر عرفانی، حضور افراد فاقد اعتقاد عرفانی، مانور افراد متظاهر ذر برنامهها و سرودن اشعار غیر عرفانی و کف زدن و سوت کشیدن افراد ..... هیچ نسبتی با قواعد این ساحت مقدس نداشته و آسیبهای متنوعی به پیکر آن وارد می-کند.
برنامه هزار دف نمایش قدرت موسیقی و اصالت فرهنگی کورد است اما هیچ نسبتی با اصول عرفانی و منش عرفا نداشته و باید نام آن را به هزار «دایره» تغییر داده و تمام جوانب دارای ماهیت عرفانی را از آن جدا کنند تا «دایره» بیش از این از «دف» قداست زدائی نکند.