روژانپرس: وقتی که واژه شبکههای مجازی و کودکان را با هم میشنویم، فورا ذهنمان به طرف نرمافزار شاد و مدرسه و آموزش مجازی و کرونا میرود؛ ناخوداگاه این کلمات تراژدی دوران کرونا را در ذهنمان زنده میکند. جدای از تاثیراتی که کرونا بر روی وضعیت تحصیلی دانشآموزان گذاشت که در مطلبی دیگر به بیان آن پرداختیم، به مراتب تاثیرات بسیار مخربتری بر روح و روان و شخصیت دانشآموزان میگذارد که یکی از عاملین اصلی بزرگتر و قویتر شدن امواج این طوفان وحشتناک و مخرب خانوادهها و والدین هستند.
از زمان متولد شدن شبکه اینترنت در سال 1961 در آمریکا تحت عنوان پروژه arpanet تا به امروز این شبکه یکی از تاثیرگذار ترین عوامل پیشرفت جوامع بشری در همه زمینهها بوده است. با همگانی شدن شبکه اینترنت و در دسترس قرار گرفتن آن برای عموم مردم، زندگی آنها به شدت تحت تاثیر این شبکه قرار گرفت و تبعات زیادی برای عموم مردم و خصوصا برای قشر جوان و کودکان داشت.
هیچ کس منکر خدمات ارزنده اینترنت و شبکههای اجتماعی برای بشریت نیست؛ به گونهای تمام ابعاد زندگی بشر با این شبکه در هم تنیده شده و به جزء لاینفک زندگی بشر مبدل گشته است؛ اما مهمتر از تکنولوژی، هنر و علم استفاده صحیح از این فناوری است و گرنه هر تکنولوژی مثل یک کارد دو لبه میتواند عمل کند و در دست یک دکتر جان مریضی را نجات دهد یا در دست یک جانی جان انسانی را بگیرد و این قاعده برای همه تکنولوژیهای بشر صادق است و فضای مجازی و اینترنت هم از این قاعده مستثنا نیست.
حالا جدای از بحث ضررها و مشکلاتی که برای همه اقشار جامعه از جوان و نوجوان و بزرگسال ایجاد کرده به طوری که باعث و بانی فروپاشی بنیاد خانوادهها و فروپاشی روانی جوامع و دهها مورد آسیب به بنیادهای اصلی جامعه از فرهنگ اصیل جوامع گرفته تا ارزشها و آداب و رسوم حاکم بر جوامع شده است؛ اما این خطرات و تاثیرات قطعا بر قشر بزرگسال و میانسال کمتر است و کودکان و نوجوانان که در حساسترین دوران شکلگیری شخصیتی خود هستند بیشترین آسیب جسمی و روحی روانی را میبینند.
از زمانی که والدین برای راحتی و آسایش خود و وقت خریدن، کودک را با گوشی و تبلت سرگرم میکنند، کودک را وارد چرخهای معیوب از یادگیری و شکلگیری شخصیتی میکنند و خودشان خبر ندارند که چه ظلمی در حق این کودک میکنند و چگونه دارند وقت گرانمایه و اعتبار و دنیای کودکی آنها را به یغما میبرند. کودکی که قرار بود با بازی کردن و بازیگوشی و کنجکاوی، خاطراتی از کودکی در دفتر زندگیاش به رشته تحریر در بیاورد و رشد و شکوفایی استعدادهایش رقم بخورد الان همه خاطراتش تبلت و بازی و نهایت خلاقیتاش حذف و نصب بازی و رد کردن مرحله به مرحله بازیهایی است که به هیچ دردشان هم نمیخورد.
تحرک را از کودک میگیریم و نهال خلاقیت را در کودک میخشکانیم، دیگر از کودک چه چیزی باقی میماند؟ کودکی بیحوصله و گوشهگیر که بین خیال و واقعیت گیر میکند و نمیتواند تمایزی بین آنها قائل شود؛ نمیداند زندگی واقعی چیزی است که در فضای مجازی میبیند یا چیزی است که واقعا در خانواده و اطراف خود نظارهگر آن است. از چاقی و بیتحرکی گرفته تا تنبلی و ضعیفی چشم و سر دردهای حاصل از استفادههای بیرویه از گوشی و تبلت و اختلالات خواب و اختلالات حرکتی ناشی از کار بیش از حد با صفحه کلیدهای گوشی و اختلال در رشد شناختی کودک و دهها مورد دیگر را هم میشود به این لیست اضافه کرد. واقعا داریم با زندگی کودکانمان چکار میکنیم!
آیا واقعا کلمه ظلم در حق کودکان برای توصیف این فاجعه کافی است؟ یا یک نسل کشی تمام عیار کودکان است که والدین این نسل را هدایت میکنند؟
زمانی این فاجعه بدتر شد که با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس، برنامههای آموزشی مدارس به بستر فضای مجازی در برنامههای مختلف شاد و... انتقال پیدا کرد و والدین مجبور شدند برای فرزندانشان تبلت و گوشی همراه تهیه کنند و به اینترنت هم متصل کنند.
اما وقتی که خود والدین یا آموزش ندیده بودند و یا آموزش آنها کافی نبود و نمیتوانستند فعالیت بچهها در فضای مجازی و ساعات استفاده ضروری برای درس مدرسه را کنترل کنند اوضاع بدتر و بدتر شد. اینبار به بهانه درس، بدون محدودیت زمانی به فضای مجازی دسترسی پیدا کردند و در معرض موضوعات جنسی و غیر اخلاقی و انواع سوء استفاده و نقض حریم خصوصی قرار گرفتند. حتی گاها محتویات رسانهها کودکان را به استفاده از مواد مخدر و الکل و کشیدن سیگار تشویق و تحریک میکند.
و این هنوز گوشه کوچکی از پیامدها و مضرات استفاده نادرست از فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان است و چه بسا بسیار بیشتر از چند مطلب و چندین کتاب جای بحث دارد.
اما راهکار چیست؟
اولین و موثرترین راهکار برای تربیت صحیح و موثر همهجانبه کودکان الگو پذیری است؛ الگو پذیری یا الگو گرفتن؛ یعنی اینکه کودکان بزرگترها را الگوی خود قرار میدهند و بیش از 95 درصد رفتارهای خود را از آنها تقلید میکنند؛ این یعنی تاثیری شگرف و بسیار کارامد که والدین میتوانند از آن استفاده کنند، نه فقط برای آموزش صحیح استفاده از وسایل و امکانات بلکه برای یادگیری اصول اخلاقی و هنجاری و رفتاری به کودکان، و والدین مهمترین الگوی رفتاری و اخلاقی کودکان هستند.
یه جایی در مورد همین الگو گرفتن بچهها مطلبی خواندم که واقعا برایم جالب بود؛ نویسنده در مورد همین الگو گرفتن بچهها نوشته بود: بچههایم همیشه من را در کتابخانهام و مشغول خواندن کتاب میبینند و آنها هم عاشق کتاب و کتابخانهام شدهاند و همیشه از من میخواهند به آنها اجازه بدهم وارد کتاب خانهام شوند و اگر به آنها اجازه ندهم ساعتها گریه خواهند کرد، دقیقا بر عکس همین قضیه در اکثر خانوادههای امروزی صادق است و کودکان همیشه والدین را مشغول سرگرم کردن خود به گوشی میبینند و آنها هم میخواهند گوشی همراه داشته باشند و مثل والدیناشان خودشان را با آن سرگرم کنند، پس اولین راهکار استفاده صحیح و زمان مناسب استفاده از گوشی را با الگو گرفتن میتوان به بچههایمان یاد بدهیم و بیشتر آنها را به سوی کتاب خواندن و بازی کردن و نقاشی کشیدن و... سوق بدهیم، و هر رفتاری را که میخواهیم در شخصیت کودک نهادینه شود را از خودمان شروع کنیم.
دومین راهکار این است که والدین همیشه اطلاعات خود را در زمینههای تربیتی و فضای مجازی بروز نگه دارند و از برنامههای مدیریت زمان استفاده از تلفن همراه برای کودکان استفاده کنند. والدین میتوانند از فیلترینگهای خانگی برای کنترل فعالیت فرزندان در وبسایتها و نظارت بر آنها استفاده کنند.
سومین راهکار آموزش سواد رسانهای به کودکان و آشنا کردن آنها با هنجارهای خانواده و شیوه استفاده صحیح و هدفمند از فضای مجازی و ابزارآها و وسایلی است که در اختیار دارند.
حمزه دستور