پنج شنبه، 30 فروردین 1403
روژان پرس » اخبار » بازماندگان زندیه و كریم‌خان زند در كردستان عراق

سمكو زند

بازماندگان زندیه و كریم‌خان زند در كردستان عراق

0
کد خبر: 701

بازماندگان زندیه و كریم‌خان زند در كردستان عراق

آرامگاه احمدخان فرزند نظرخان فرزند صفرخان فرزند حسین علیخان فرزند محمدتقی‌خان فرزند صادق‌خان زند برادر تنی کریم‌خان زند، در سال 1916میلادی از دنیا رفته. توسط حكومت بعث برای از بین بردن ملت كورد ویران شده در سال 1991میلادی.
پس از فروپاشی حكومت زندیه‌ و به‌ قدرت رسیدن آقا محمدخان قاجار در خصوص سرنوشت زندها، به علت اینکه منابع دوره قاجار اشاره‌ای به این موضوع نکردند برای همه ما در ابهام است. ایلات زندیه به نقاط مختلف تبعید شدند؛ از گرمسار تا شهریار و قم و مازندران. در منابع فقط به مازندران و قم و یافت‌آباد تهران اشاره شده است‌، بقیه جاها از اطلاعات شفاهی خود مردم منطقه متوجه شدیم که زندها حضور دارند.
پس از محاصره نه (۹) ماهه شیراز در سال ۱۷۸۰ میلادی (۱۱۹٥ هجری) توسط علیمرادخان زند، صادق خان برادر کریم خان وکیل الرعایا که در شیراز بر مسند حکومت نشسته بود همراه دو پسر خود به نام‌های حسین خان و علی نقی‌خان و تعدادی دیگر درسال ۱۷۸۱ میلادی برابر با سال ۱۱۹٦ هجری خود را تسلیم می‌کنند. به دستور علیمرادخان از بینایی محروم و به قتل می‌رسند.
پس از اندک مدتی یکی دیگر از فرزندان صادق خان به نام محمد تقی‌خان که در خارج از شهر شیراز حضور داشته است به جنگ علیمراد خان می‌آید که در این جنگ متحمل شکست شده و دستگیر می‌شود. هنگام دستگیری او همسر و فرزندان ایشان همراه تعدادی از بستگان و یکی از برادرانش و مادر محمد تقی خان از طریق کرمانشاه به خانقین می‌روند و در اطراف خانقین ساکن می‌شوند که بعدها این منطقه به زندآباد معروف می‌گردد.
والی بغداد از طرف پادشاه عثمانی املاک و مستغلاتی با چند آبادی در اختیار آنان قرار می‌دهد، بعد از مدتی چند خانوار از آنان درکلار که در آن زمان جزو کرکوک بوده است ساکن می‌شوند و تعدادی هم در اطراف کرکوک ماندگار می‌شوند. حضور آنان در کلار وکرکوک باتوجه به رابطه دوستی کریم خان و زندیه با خاندان بابان که کریم خان چند بار آنها را به حکومت کردستان مشهور به بابان رسانده بود مورد استقبال قرار  می‌گیرد.
در منطقه خانقین حسین علی خان فرزند محمد تقی خان نظر به درایتی که از خود نشان داده است سرپرستی طایفه زندیه را در محل بر عهده گرفته و مورد احترام بسیار در منطقه بوده است.
 حسین علی خان صاحب چهار فرزند سه‌ پسر و یك دختر می‌شود به‌ نام‌های (طاهرخان، عليخان، صفرخان، فاطمه) به گفته‌ اهالی و بزرگان زند در کولجو موقعی كه‌ سفری طولانی و برنگشتنی در بیش گرفتند پسر سوم یعنی صفر، زاده می‌شود و به همین سبب اسمش را صفر گذاشتند.
آنان در ابادی کولجو ساکن می‌شوند پس از بخشیدن اراضی و املاک از سوی دولت عثمانی باغی از نخل و برتقال درست می‌کنند به نام باغ (چراغ علی تقیخان) که حتی الان هم درخت‌های نخل هنوز سرپا هستند و مانده‌اند.
به گفته محمد علی سلطانی طاهرخان صاحب فرزندی می‌شود به اسم احمد که بعدا مفتی شهر بغداد می‌شود و بعدا منتقل می‌شود به استانبول. علیخان و صفرخان در آبادی کولجو ساکن می‌شوند و تا الان هم نوه‌هایشان در کولجو هستند. صفرخان دارای دو فرزند می‌شود به نام‌های نظرخان و رستم خان. نظرخان هم صاحب فرزندی می‌شود به نام احمدخان. در جنگ فی‌مابین هردو طایفه زند و پالانی كه‌ عباس عزاوی نویسنده‌ كتاب (عشایر العراق) معتقد است در سال 1878 میلادی  روی داده و خسارت جانی هم داشته است. به همت احمد  نظرخان و به نمایندگی والی عثمانی در بغداد توانست آتش خشم این جنگ فرو نشاند و صلح در میان دو طایفه به وجود آید که تا الان هم برجاست.
احمد خان بعد از مرگش در قبرستان (باوه خوبیار) دفن می‌شود تا الان هم آرامگاهش موجود است. احمد نظرخان صاحب یك فرزند پسر به نام حمیدخان مي‌شود كه‌ بعدا رابطه خوبی با محمود پادشاه جاف برقرار می‌كند. این رابطه دوستی طوری برقرار می‌شود که هرسال محمود پاشاه‌ شخصا به او سر میزند به‌ حمیدخان و در یكی از دیدارهاشان محمودپادشاه پیشنهاد می‌كند كه‌ تمام اراضی‌های بین هردو شهر دربندیخان و سعدیه‌ كه‌ (الان هم اقامتگاهش در شهر سعدیه‌ سر پاست) به‌ حمیدخان ببخشد و باسمش ثابت كند. در مقابل حمیدخان این پیشنهاد را رد می‌كند و می‌گوید: خود صاحب زمین و مستغلاتی هستم كه‌ از حسینعلی خان برایمان به‌ جا مانده است‌. این اراضى مال مردم فقير و كم درامد است و به من حلال نيست.
حميدخان پس از مرگ احمدخان پدرش در سال 1916میلادی سرپرست طایف زند میشود و صاحب پنج‌ فرزند به‌ اسمهای (كریمخان، رشیدخان، عبدالله‌خان، ملا مجید، رعنه‌ میشود). ملامجيد يكي از علمای سرشناس بوده و اهل طريقت و اهل بيت بوده.
  کریم حمیدخان زند صاحب ده‌ فرزند از جمله هفت پسر و سه دختر میشود (عزیزخان كه‌ جوانی رشید و توانمند بوده‌، كه‌ در جوانی از دنیا رفته‌، حسینخان كه‌ یكی از علمای دوازده‌ علم مذهب شافعی بوده‌، مردم برای دعا و نجابت همیشه‌ می‌رفتند خدمتش و صاحب هفت فرزند هست از جمله‌ حاكم طارق قاضى دادگاه اربیل است. محمدخان یكی از سرسخترین مبارزانی بوده‌ ضد حزب بعث، صاحب هفت فرزند است. احمدخان الان یكی از رؤسای خانواده‌ است و ریش سفید منطقه، صاحب نه فرزند پسر هست. رحیمخان شخصا توانست با كمك استاندار وقت گرمیان دوباره‌ زمین آباء و اجدادی خود را اباد كند و 600 خانه‌ برای مردم كولجو بسازد. وی صاحب ده فرزند است؛ طه خان يكی از بزرگان طايفه زند هست و بسياري از مشكلاتی عشایر طايفه زند و مردم را حل می‌كند، صاحب هشت فرزند است. كاك شعبان مدیر كل ادراره‌ بیمارستان استان گرمیان است، صاحب ده فرزند است. شهید علی كولجویی كه‌ در سال 1986 که در جنگ ضد حکومت حزب بعث شهید شد صاحب یك فرزند است به‌ نام پولا. رحمه خاتون که با یکی از نوه‌‌های علیخان پسر عموی خود ازدواج می‌كند، لاولاوخاتون با پسر رئیس طايفه گیژ ازدواج می‌كند، ریزان خاتون با پسر عموی خود یعنی حیدر پسر عبدالله‌خان ازدواج می‌كند. كریم حمیدخان زند پس از مرگ حمیدخان زند پدرش سرپرست طایفه زند را در سال 1938ميلادى تا سال 1944ميلادى در اختیار می‌گیرد,  بعد از این عراق که زیر سایه انتداب انگلیس است سیاست مختار بیدا می‌شود یعنی هر ابادی برای خود یک سربرست داشته باشد و این شخص که زمامدار تام آبادی می‌شود زیر سایه انگلیس و گوش به فرمان آنها می‌شود. این کار برای کریم حمیدخان غیر قابل تحمل است باین خاطر دست بردار سرپرستی طایفه زند می‌شود.  در سال 1970میلادی کریم حمیدخان زند از دنیا می‌رود در قبرستان اجدادی خود و در کنار پدر و پدر بزرگش دفن می‌شود.
رشیدخان صاحب شش فرزند است دو پسر (حسن و مصطفى) و چهار دختر. حسن یكی از بزرگان طایفه زند بود بسیاری از مشکلات مردم را حل می‌کرد. در سال  1982میلادی از دنیا رفت. صاحب شش فرزند است از جمله‌ اقای ثروت كه‌ یكی از شخصیت‌های بزرگ خانواده‌ است و ابراهیم كه‌ در سال 2000 كه‌ یك مرد غیور و توانمند و رشیدی بود از دنیا رفت.
ماموستا مصطفى یکی از بزرگان طایفه زند بود. به مدت سه دوره مدیر کل آموزش و پروروش كل استان گرمیان بود. چه از كار دولتی و چی از كار مردمی همیشه‌ به‌ مردم بدون هیچ چشمداشتی خدمت می‌كرد. صاحب ده‌ فرزند شد. در سال 2012 از دنیا رفت. به‌ پاس خدمتی كه‌ به‌ مردم كلار كرده‌ بود حكومت محلی یك مدرسه‌ را به‌ اسمش بنیاد نهاد.
عبدالله‌ خان هم صاحب هشت فرزند از جمله‌ چهار پسر و چهار دختر می‌شود، ماموستا عمر یكی از بزرگان علم و آموزش و پرورش است كه‌ مدت سی سال است خدمت می‌كند، پسر دیگرش أقای نظر است همیشه‌ در خدمت مردم بوده، حیدراقا در كشت و كشاورزی فعال است و یكی از تولیدكنندگان گندم است. در شهر كولجو، حاج یاسین در كشت و دامداری فعال است. عبدالله‌ خان در سال 2003 میلادی در حال فریضه حج در مكه مكرمه دارفانى را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
نوه‌های خاندان زند بخاطر جایگاه و درایتی که از خود نشان داده بودند مورد احترام بسیار در منطقه شدند. بآین خاطر از سوی مقامهای حکومتی نامزد شدند برای پست های استانی. رحیم كریم حمید زند از سال 2000 میلادی توانست بیشترین آراء رای دهندگان به‌ دست بیاورد  به‌ مدت سه‌ دوره‌ عضو شورای شهرداری شهر کلار شود. در این انتخابات حتی رای‌دهندگانی از احزاب سیاسی مختلف هم به وی رای دادند. به‌ مدت 12 سال توانست به‌ مردم محروم و ستم‌دیده‌ گرمیان خدمت كند. پس از سال 2003 و از سقوط صدام به‌ زادگاهش كولجو‌ زمانی كه‌ دولت عثمانی به‌ اجدادش یعنی حسینعلیخان بخشیده‌ بودند برگشت، پس از جلسه‌ و مشاوره‌ بین بزرگان زند در كولجو و زندآباد، سرپرست كولجو را به‌ رحیم كریم حمید زند واگذار كردند. ایشان  که آبادانی را از كلار شروع کرده بود توانست به‌ شهر كولجو هم منتقل كند، به‌ همت و كمك ایشان توانست موافقت بنیاد نهادن ششصد خانه‌ از سوی دولت برای كولجو را عملی كند، با كمك رحیم كریم حمید زند نهادهای خدماتی مثل مدرسه‌، شهرداری برای شهر كولجو آغاز به کار کردند و ادرات خدمات‌رسان مانند اراه برق، راه‌سازی و جاده‌کشی‌ در این منطقه ایجاد شد. با كمك رحیم كریم حمید زند چندین جوان صاحب خانه‌ شخصی شدند. او مورد وثوق مردم بود و اغلب مردم برای حل كردن مشكلاتی خود به‌ اداره‌ پلیس نمی‌رفتند و می‌آمدند خانه‌ رحیم كریم حمید و او مشكلاتشان را حل می‌كرد و با خوشی برمی‌گشتند. همیشه‌ اصرار میكرد كه‌ خدمت‌كردن به‌ مردم از خون و رگ ماست و این میراث گران‌بها از بزرگانمان برایمان به‌ جاه مانده، همچون كریم‌خان اجدادمان كه‌ هرچند پادشاه مملكت بود، ولی خود را خادم مردم می‌دانست. تا روزی كه‌ از دنیا رفت در خدمت مردم بود. در سال 2012 دارفانی را وداع كرد.
یكی دیگر از پسرها حسینعلی‌خان، علیخان است. علیخان صاحب دو فرزند به‌ نامهای محمد امین و بابكرخان می‌شود،  بعدا محمد امین صاحب فرزندی به‌ اسم محمدحسن می‌شود، محمد حسن هم صاحب سه‌ فرزند دو پسر به‌ نام‌های (ولید و علی) و یك دختر به‌ اسم (ورده‌) می‌شود. در سال 1944 محمد حسن به خاطر مرگ همسرش و نزاع خانوادگی با پسرعموهایش با سه‌ فرزند خود دیار خود یعنی كولجو و زندآباد را ترك می‌كند  و در منطقه دلیعباس در بین قبیله‌ عرب (العزاوی) ساكن می‌شود، تا حدود بیست سال هیچ كسی از وی خبری ندشت. سال 1954 میلادی محمد حسن از دنیا می‌رود و سرپرست خانواده‌ به‌ پسر ارشد یعنی ولید كه‌ جوان  توانمندی بود می‌رسد، به خاطر علم و درایتی كه‌ محمدحسن كه‌ همزمان عالم دین بوده‌ از خود نشان داده‌ بود، بعد از مرگش فرزندانش نزد مردم مورد احترام بسیار می‌شوند در بین قبیله‌ (العزاوی) به‌ این خاطر در سرشماری سال 1957میلادی در عراق رئیس قبیله‌ العزاوی هر سه‌ فرزند محمد حسن یعنی (ولید، علی، ورده‌) به‌ نام قبیله‌ خود ثبت می‌كند. لقبشان به‌ العزاوی ثبت می‌شود. بعد از بیست سال پسر عمویشان یعنی (كریم حمیدخان زند) به‌ دنبالشان میرود و پیدایشان می‌كند. در سال 1964میلادی هر سه‌ تایشان را دوباره‌ به‌ كولجو برمی‌گرداند و دختر خود یعنی (رحمه) را به‌  (ولید) می‌دهد و به‌ عقدش درمی‌آره‌، (ورده‌) را هم به‌ عقد حسین پسر ارشد خود درمیاره‌. خانواده‌ دوباره‌ با خوشی و شادی هم دیگر را در آغوش می‌گیرند.
الان اقای طارق حسین زند قاضی دادگاه اربیل است و محمد ولیدخان زند یكی از نوسیندگان و تاریخ‌شناس و جغرافی‌دانان منطقه و یك وكیل سرشناس است. آقاي ثروت حسن رشيد زند به مدت سه دوره شهردار كولجو بود. الان بیشتر نوادگان حسین علیخان تحصیل کرده هستند از استاد دانشگاه گرفته تا پزشك وكیل و دبیر و رئیس پلیس.
علیخان فرزند حسین علیخان با كمك قاجاری‌ها و به دست (مصطفی مشهدی) كه‌ از تیره‌ زند مشكه‌ رق بوده‌ كشته‌ می‌شود.‌ در سال (1844)ميلادی در آبادی (شیلان)، كه‌ بعدا (مصطفی مشهدی) به‌ حق خودش می‌رسد‌ به‌ دست بابكرخان پسر علیخان كشته می‌شود و انتقام پدرش را می‌گیرد. (مشكه‌ رق) به‌ زندهایی گفته‌ می‌شود كه‌ از خراسان و قوچان و مناطق ديگر تحت نفوز حكومت زندیه‌ در قالب یك لشكر در سالهای 1771 تا 1774میلادی به‌ منطقه‌ كركوك و دور و برش فرستاده‌ می‌شوند؛ از یك سو برای جلوگیری از حملات احتمالی عثمانی به‌ امارت بابان و از سوی دیگر برای گسترش مرز حكومت زندیه، كه‌ سرلشكرشان محمد محمدخان زند پسر علی مهرخان زند بوده‌، بعد از مرگ كریمخان زند مشكلاتی داخلی حكومت زندیه‌ محمد محمدخان وقتی در آخرین شورش زندی‌ها ضد فتحعلی شا قاجار میره‌ به‌ كمك محمدخان پسر زكی خان كه‌ شكست می‌خورد و برمی‌گردد به‌ كركوك، بعد از مدت زیادی، هرچند هم قاجاریه‌ دنبالش بودند ولی برای سرزدن به‌ افراد باقی مانده خانواده‌ قصد برگشت به‌ ایران دوباره‌ به‌ فكرش می‌رسد، ولی در راه در رود سازان نزدیك حلبچه‌ غرق می‌شود و فقط شمشیرش به‌ جاه می‌ماند. افراد این سپاه در كركوك و منطقه برای همیشه‌ با خانواده‌هاشان ساكن می‌شوند و دیگر به‌ ایران بازنمی گردند و لقب زند مشكه‌‌رق به آنان اطلاق می‌گردد. الان در آبادیهای (سپی سر) فقی مصطفی، زند ملایوسف، هفت تغار داخل كركوك هم زندهای زیادی به‌ چشم می‌خورند.

پس از آمدن و ساکن شدن حسین علیخان و بخشیدن املاک و مستغلات از سوی دولت عثمانی منطقه‌اش به زندآباد معروف شد. پس از این زندی‌های زیادی رو به‌ منطقه زندآباد می‌کنند که الان حدود چهل آبادی را در کردستان عراق شامل می‌شود.

پسر  دیگر صفرخان رستم خان است. رستم خان وهاب خان دارد، وهاب خان ابراهیم خان، ابراهیم احمد دارد، احمد با دختر رئیس طايف پالانی یعنی (رعنه‌ خانم) ازدواج میكند و صاحب یك پسر به‌ نام (عادل) و یك دختر به‌ اسم (وعدیه‌) می‌شود، الان  نوه‌هایشان در كلار ساكن هستند. وعدیه‌ خانم هم با پسر عموی خود یعنی (رحیم كریم حمیدخان زند) ازدواج می‌كند و حاصل این ازدواج هفت پسر و سه دختر به‌ نامهای (چتو، ملكو، اسكندر، غفور، سمكو، اكو، سركوت، شیواز، پیواز، شاناز) است كه‌ بیشترشان تحصیل كرده‌ هستند. پسر دیگر علیخان حسینعلی‌خان بابكرخان است. محی‌الدین توفیق كه‌ نوه‌ ایشان هست، الان ساكن كلار می‌باشد.  
سهیل خورشید در کتاب (مێژووی ناوچه‌ی كفری له‌ كۆنه‌وه‌ تا ساڵی 1958) می‌نویسد: اسم این منطقه برای اولین بار در کتاب (الحوادث) امده است که نویسنده‌اش مشخص نیست و چهار نظریه را بحث می‌کند که همشه آنها قبل از ساکن شدن حسین علیخان به آن منطقه زنگ‌آباد می‌گفتند. پس از آمدن و ساکن شدن حسین علیخان و بخشیدن املاک و مستغلات از سوی دولت عثمانی منطقه‌اش به زندآباد معروف شد. پس از این زندی‌های زیادی رو به‌ منطقه زندآباد می‌کنند که الان حدود چهل آبادی را شامل می‌شود. به جز چند خانوار که وابسته به حسین علیخان هستند بقیه زندیهای زندآباد زند به (مشکه رق) معروف هستند؛ از جمله آبادی‌های (للبن، بانصندوق، سه‌تپان، قچقرخ (كه‌ یك نام تركی است ‌معنای فراری میدهد‌)، آبادی حاجی حسن، كُوكَس، تپه‌ علی، تپه‌ قوی، تپه‌كزن، قره‌بلاغ ، شیلان، قوبه...
آرامگاه احمدخان فرزند نظرخان فرزند صفرخان فرزند حسین علیخان فرزند محمدتقی‌خان فرزند صادق‌خان زند برادر تنی کریم‌خان زند، در سال 1916میلادی از دنیا رفته. توسط حكومت بعث برای از بین بردن ملت كورد ویران شده در سال 1991میلادی.
منابع استفاده شده
1- مێژووی ناوچه‌ی كفری له‌ كۆنه‌وه‌ تا ساڵی 1958 سهیل خورشید
2-عشایر العراق، عباس العزاوی، 1952 بغداد
3- الاسرة الزنديه فی كرميان، محمد وليد الزند جريدة الاتحاد, العدد 469, 2002
4- وه‌ڵامێك بۆ گه‌شتێك به‌ مێژووی زه‌ند، سمكۆ رحیم كریم حمید، شماره‌ 8690 روزنامه کوردستانی نوی
5-کۆچی هه‌لۆكانی زه‌ند/ محمد ولیدخان زه‌ند. ده‌ستنوس
6- عزت الله‌ زندی/ دست نوشت

منبع: روزنامه روژان چاپ سنندج شماره 655
بازنشر با ذکر منبع بلامانع است
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید