مونیسم یا یگانهانگاری یک دیدگاه فلسفی است که میگوید همه چیز موجود در جهان هستی سرانجام از یک جوهر سرشته شده است و همه پدیدهها تنها نمودهایی از یک جوهر واحد هستند.
به جرأت میتوان گفت تا به حال بیشتر تحقیقات انجام گرفته در رابطه با توسعه و توسعهنیافتگی استان کرمانشاه به موضوعات عینی و سختافزاری تاکید داشتهاند. مثلاً تأثیرات جغرافیایی، عوامل اقتصادی، حاکمیت رویکرد سخت افزارانه امنیتی، عدم شایستهسالاری، خطرات تمرکززدایی برای ایران و نقش عوامل خارجی نظیر امپریالیسم از جمله این موضوعات پژوهشی بودهاند. اما بهندرت پژوهشی را میتوان یافت که بر مسئله ذهنیت و نقش آن در توسعه و یا توسعهنیافتگی استان کرمانشاه پرداخته باشد. ازاینرو در این یادداشت تلاش شده است به مقوله ذهنیت و نوع بهویژهای از ذهنیت تحت عنوان «ذهنیت مونیستی ضد توسعه» بپردازیم.
مونیسم یا یگانهانگاری یک دیدگاه فلسفی است که میگوید همه چیز موجود در جهان هستی سرانجام از یک جوهر سرشته شده است و همه پدیدهها تنها نمودهایی از یک جوهر واحد هستند. اما در اینجا در ساحت نظریههای توسعه منظور از ذهنیت یگانه-انگار توسعه این است که فقط یک ذهنیت و معرفت دینی از توسعه وجود داشته باشد و نظام ولایتفقیه بهعنوان نماینده و کارگزار این ذهنیت در صدد است تا در دستگاه معرفت دینی خود آن را پرورش و در نهایت بهمثابه تنها را رسیدن به توسعه و سعادت جامعه ایران که یک جامعه کثیرالمله است، معرفی کنند. از این رهگذر و در چارچوب ذهنیت یگانهانگار توسعه، فقط حکومتهایی که دارای منشأ مشروعیت فراطبیعی (الهی) باشند میتوانند مجری امر توسعه باشند.
اما در این یادداشت کوتاه مجال آن نیست که به بحث تفصیلی در مورد بنیادهای فلسفی و نظری مونیسم و رابطه آن با نظام ولایت فقیه بپردازیم از این رو از واژه مونیستی به مثابه یک ابزار مفهومی برای بیان ذهنیت توسعه در جمهوری اسلامی استفاده میکنیم؛ بنابراین ادعای ما در این یادداشت کوتاه در زمینه وضعیت کنونی توسعهنیافتگی در استان کرمانشاه این است که حاکمیت نوعی خاصی از ذهنیت تحت عنوان ذهنیت یگانهانگار و ضد توسعه عامل اصلی در توسعهنیافتگی این استان کّردنشین است و متأسفانه حاکمیت این ذهنیت در حوزههای اقتصادی؛ اجتماعی؛ سیاسی و فرهنگی پیامدها و مخاطرات برای استان در پی داشته است. امروزه نرخ بالای بیکاری، افزایش فقر و طلاق، قانونگریزی، بیاعتمادی نهادی و اجتماعی، سرکوب نهادهای مدنی، پایین آمدن سرمایه اجتماعی، نرخ بالای حاشیهنشینی، افزایش ناامنی اجتماعی، افزایش نابرابری جنسیتی، افزایش خودکشیها، نرخ بالای اعتیاد، توزیع ناعادلانه مناصب سیاسی در استان، نابودی زیست روستایی و تخریب اکوسیستم از جمله پیامدهای حاکمیت ذهنیت یگانهانگار و ضد توسعه در استان میباشد.
بنابراین شناخت نوع خاصی از ذهنیت حک شده بر اندیشه کارگزاران توسعه و ارتباط آن با مشکلات مذکور میتواند ابزار مفهومی مهمی در فهم چرایی توسعهنیافتگی استان کرمانشاه باشد. اساساً حاکمان ایران در چهار دهه گذشته بهزعم خودشان اعتقادی به تئوری توسعه نداشته و ندارند و بعضاً بر الگوهای بومی توسعه نظیر الگوی «اسلامی - ایرانی پیشرفت» تأکید دارند. بااینحال پشت هر الگوی از توسعه و یا پیشرفت در ایران آنچه که به نظر من مهم است همانا فهم و درک چیستی ذهنیت طراحان آن است.
با پیبردن به جعبه سیاه پروژه توسعه در ایران بهتر میتوان به ماهیت ذهنیت بعضاً ضد توسعه طراحان توسعه در استان کرمانشاه پی برد. اساس ذهنیت یگانهانگار و ضد توسعه دارای بنیادهای تئولوژیکی خاصی است که جهان را آنطور که مطلوب خود ببینند تفسیر میکنند بهعبارتدیگر آنها یگانه برداشت خود از جهان را بهترین فهم از جهان فرض کرده و برداشتهای دیگران را ناقض میدانند. غایت این هستیشناسی در حوزه توسعه سلطه یک برداشت خاص یعنی برداشت «شیعه اثنیعشری» بر تمام برداشتهای دیگر در جامعه ایران کثیرالمله است.
ذهنیت مونیستی و ضد توسعه کنونی در ایران دارای نگاه فراتاریخی است و پارهای از مسائل تاریخی را قدسی، ازلی و ابدی و مطلق میانگارد و پارهای را به کنار میزند. اما ضعف عمده حاکمیت ذهنیت مونیستی و ضد توسعه در ارتباط با توسعه در استان کرمانشاه این است که حاکمیت این نوع از ذهنیت در مراکز تصمیمساز استان مجال و امکانی برای بروز هویتهای دیگر نظر هویت کُردی در استان کرمانشاه نمیدهد. ذهنیت مونیستی ضد توسعه ضمن سلب هویتهای محلی در صدد است تعریف خودساخته از هویت را با ابزارهای مختلف و از جمله ابزار آموزشی و رسانهای در استان غالب کند. نمیتوان انکار کرد که ذهنیت یگانهانگار و ضد توسعه این استعداد را دارد که موجب سلطه یک هویت بر هویتها دیگر و سرکوب، انکار و یا حذف دیگران شود.
بهعبارتدیگر این ذهنیت در تقابل با کثرت گرایی فکری و هویتی قرار دارد و اعتقادی به حل مسئله توسعه در استان کرمانشاه از طریق روندهای بینالاذهانی ندارد و نکته مهم دیگر این است که ذهنیت یگانهانگار در ساحت اجرا همیشه با خود خشونت را به همراه داشته است و این خشونت صرفاً سختافزاری نبوده است و جنبههای نرم افزارانه را نیز شامل میشود. همچنین ناتوانی دولت به عنوان بزرگترین نهاد مجری توسعه در استان به همین مسئله ذهنیت مونیستی و ضد توسعه بر میگردد.
بدون تردید انباشت و تداوم مشکلات فعلی فراروی جامعه کرمانشاه و افزایش شکاف عمیق بین دولت و شهروندان کُرد ساکن در این استان نتیجه حاکمیت این نوع از ذهنیت ضد توسعه است. از جمله تبعات دیگر ذهنیت یگانهانگار توسعه در ساحت اجرایی از بین بردن سرمایههای اجتماعی چون اعتماد بین دولت و ملت در استان کرمانشاه است. در حقیقت به دلیل فقدان سرمایه اجتماعی یا همان اعتماد دوسویه بین دولت و ملت در سالهای اخیر در مقاطعی شاهد تقابل دولت و مردم در استان کرمانشاه بودهایم. یکی دیگر از آثار حاکمیت ذهنیت ضد توسعه در استان کرمانشاه نادیدهگرفتن حقوق شهروندی ساکنین این استان است.
حقوق شهروندی یعنی اینکه شهروندان کرمانشاه از سه حق مدنی، سیاسی و اجتماعی برخوردار باشند که در این صورت باید گفت حقوق شهروندی در بسیاری از زمینههای از جمله؛ 1- استفاده از زبان مادری در محافل علمی 2- آزادی استفاده از پوشش محلی 3- آزادی در اجرای آداب و رسوم محلی 4- اجرای مطالبات قانونی مطابق با قانون اساسی 4- و بهکارگیری نخبگان در سطح پستهای مدیریتی در این استان نادیده گرفته میشود.
یکی دیگر از آفتهای رشد ذهنیت مونیستی و ضد توسعه در استان کرمانشاه مسئله مرکز - پیرامونی در امر توسعه است این مسئله موجب شده است که منابع و نیروی کار استان کرمانشاه در خدمت مرکز(تهران) باشد بهعبارتدیگر در اینجا گفتمان توسعه رسمی و حکومتی بهمثابه استثمار مرکز از پیرامون عمل میکند. این در حالی است که توسعه استان در صورتی عملی خواهد شد که بخش عمدهای از تولیدات مادی و فکری استان صرف آبادانی خود استان شود مثال بارز در این زمینه بازارچه پرویز خان در شهرستان سرپل زهاب و قصر شیرین است که عواید و فواید ناشی از این بازارچه در چند سال گذشته نهتنها صرف توسعه و آبادانی مردم منطقه نشده است بلکه این صاحبان قدرت و ثروت هستند که از فواید آن منتفع شدهاند. متأسفانه در حال حاضر افراد ساکن در روستاهای اطراف بازارچه پرویز خان بهغیراز کارگری، کولبری یا تخلیه و بارگیری کالاها چندان از مزایای بازارچه منتفع نمیشوند. بهعبارتدیگر سود حاصل از بازارچه به مراکز استانها منتقل میشود و مردم پیرامون که همانا شهرستانهای سرپل زهاب و قصر شیرین باشند چندان از مزایای آن بهرهمند نمیشوند. هماکنون نیز نبود زیرساختها؛ ازجمله جاده مناسب، کمبود امکانات رفاهی، بهداشتی، درمانی و آموزشی در بازارچه پرویز خان از معایب مدیریتی محسوب میشود.
یکی دیگر از تبعات گسترش ذهنیت ضد توسعه فعلی در استان کرمانشاه کنار نهادن بخش عمدهای از جامعه کرمانشاه یعنی اهالی یارستان و بسیاری از مردم اهلسنت در پستهای مهم دولتی و از جمله فرمانداریها است. کنار نهادن نخبگان یارستان و اهلسنت در پستهای مدیریتی مهم و حساس نشان بارزی از ذهنیت ضد توسعه در استان کرمانشاه است و نکته آخر اینکه همه مشکلات مذکور آن زمان حل خواهند شد که ما در آینده نزدیک شاهد تحول معنای و مفهومی در امر توسعه باشیم و مفهوم جاری جای خود را به مفهومی از توسعهی بدهد که خود تبدیل به ضد توسعه در استان کرمانشاه نشود.
آدرس کوتاه خبر: