آیا کمبودها را میتوان به شخص خاصی نسبت داد و مدیریتهای سالهای گذشته را تبرئه کرد؟ مگر جامعه شهری یک شبه بهوجود آمده که یک روزه سر و سامان بگیرد یا ویران شود؟
روژانپرس: به یمن برگزاری چندین دوره از انتخابات ناسالم شوراهای شهر، دعواهای باندی و گروهی چنان اجتماع را فراگرفته که میرود تا در دهههای آینده میان محلات شهر دیوار بکشند!
در پس چندین سال پیاپی از کمبود بارشهای زمستانه و بیم از ادامه خشکسالیها، سرانجام طی روزهای اخیر با بارش سنگین برف در بیشتر شهرهای مناطق کوردنشین، خاطرات دهههای گذشته مخصوصاً برای پا به سن گذاشتهها زنده شد و موجی از شادمانی همه را فراگرفت. اما دیری نپائید که این شادمانیهای سپید با دعواهای گروهی به سیاهی گرایید و کام خیلیها تلخ شد. برخی از مردم بهحق از نبود امکانات اولیه در پسِ یک روز برفی تلخکام شدند. اما آیا کمبود تمامی امکانات و نیازهای اساسی را میتوان به شخص خاصی منتسب کرد و مدیریتهای قوم و خویشی و باندی سالهای گذشته و یا دهههای گذشته را تبرئه کرد؟ مگر شهر و جامعه شهری یک شبه بهوجود آمده است، که یک روزه سر و سامان بگیرند یا ویران شوند؟
نقد، موتور محرک دولت و نهادهای عمومی در اغلب جوامع پیشرفته است. اما نقد نیز خود چارچوبی دارد و قابل نقد است. نقدی که جانب انصاف در آن رعایت نگردد؛ ناقدی که همواره خودی را مبرا و غیرخودی را متهم کند؛ ناقدی که غیر فنی و غیر کارشناسی و بدون علم به موضوع و بدون مشاهده و تحلیل میدانی و به برکت فضای مجازی، از زیر لحاف قلمفرسایی کند، نه تنها موتور محرکی برای پیشرفت و توسعه و آبادانی نخواهد بود، بلکه بذر ناامیدی خواهد کاشت و جامعه را از هم خواهد گسست. از سوی دیگر نقد نابلدانه و غیرکارشناسی، کمتر مورد توجه نهادها و سازمانهای دولتی و عمومی و یا اشخاص و ارگانهای نقدشده نیز واقع خواهد شد.
در روزهای اخیر چنان شاهد هجمه به نهاد شهرداری سنندج بودیم که گویی مدیریتی واحد در شهر حاکمیت دارد و مردم از آن بیخبر بودهاند! به گونهای که حتی شاهد ارجاع معضل کمبود نان به شهرداری بودیم!
آری، نگارنده نیز به کمبودهای اساسی در شهر سنندج آگاهی دارد و بسیار مشتاقانه مشکلات شهری را پیگیری و به دنبال چارهیابی برای زدودن آنهاست و قصد ندارد از شهردار و یا شخص خاصی نیز دفاع نماید، چرا که تاکنون تحرک قابل ملاحظهای از مدیران شهری ندیدهام. لیکن بر این اعتقادم که در مواجهه با حوادث غیر مترقبهی زیستبومی و خشونتهای آب و هوایی، علاوه بر آمادگی کامل نهادهای مسئول و تلاش چندبرابری آنها، همکاری و همدلی بیشینه ساکنان یک شهر نیز ضرورتی انکارناپذیر است.
در مواجهه با بارش برف روزهای اخیر، شواهد حاکی از آن است که علیرغم شناخت قبلی مدیران شهری از طبیعت چهار فصل منطقه و باوجود تمامی هشدارهای هواشناسی، مدیریت شهری سنه کمترین آمادگی را داشته و فاقد برنامهریزی قبلی بوده است.
به عنوان مثال عوامل شهرداری در مقابل هجمه انتقاداتی که به این نهاد وارد شد، با دستپاچگی تمام و بدون کمترین اطلاعرسانی عمومی، تمامی ماشینآلات موجود و سایر دستگاهها و حتی کامیونهای ارتش را برای حمل شن و ماسه به داخل شهر به کار گرفته و بیشتر معابر شهری را بهجای نمکپاشی استاندارد، پر از شن و خاک نمود. نگارنده هشدار میدهد که چنانچه شهرداری با فوریت عملیات شنپاشی را متوقف ننموده و با همان فوریت، طرح پاکسازی و شستوشوی خیابانها و معابر شهر سنه را در دستور کار قرار ندهد، یک فاجعه پسابرفی در زیستبوم شهری سنه رخ خواهد داد که ابتدا بهصورت گل و لای و سپس بهصورت گرد و خاک سکونتگاه شهری سنه را تحت تاثیر قرار داده و آن را برای زیست سالم شهروندان با مشکل مواجه خواهد کرد. اگر شهرداری با فوریت وارد یک عملیات پیشگیرانه شده و در زدودن بخشی از آثار شنپاشی موفق عمل نمایند، شاید بتوانند اندکی از آثار یک فاجعه پسابرفی در سنه بکاهند.
همچنین پیشنهاد میشود برای کاستن از هزینههای سربار شهرداری، ضمن ارئه رهنمودهای لازم به کارگران زحمتکش شهرداری، از آمیختن شن و ماسههای سطح معابر با زبالههای شهری ممانعت نموده و بخشی از شنها را جمعآوری و برای استفاده در امور عمران شهری، مورد استفاده قرار دهند.
* دکترای برنامهریزی شهری
آدرس کوتاه خبر: