بعدها میرزا علی اکبر وقایع نگار در مؤخره ای که بر کتاب «تاریخ االکراد» مستوره اردلان- دخترعموی خود - مینویسد، سال سیاحت رضاقلی خان والی را از غار کرفتو، در مرحله سوم والیگری وی و در سال ۱۲۶۱ قمری نقل میکند.

غار به طور عام به حفرههای زیرزمینی که حداقل با یک دهانه به سطح زمین راه داشته باشند اطلاق میشود و میتواند به صورت طبیعی و یا مصنوعی ایجاد شده باشد. تاریخ غارها با حیات انسان پیوند خورده و امروزه جاذبههای زمینشناسی منحصر به فرد غارها، شرایط خاص زیستی وتنوع زیستی کاملاً بومی آنها، وجود بقایای فسیلی مهره داران، آثارباستانی وتاریخی ارزشمند و نقوش صخرهای و دیوارنوشتههای متعلق به دهها هزار سال پیش و در نهایت شوق ورزشکاران و غارنوردان حرفه ای برای پیمایش و کشف دالانهای تودرتو، تاریک و رعب انگیز غارها در اعماق زمین، ما را به تلاش برای دانستن بیشتر در مورد این گنجینههای طبیعی ارزشمند سوق میدهد.
غار کرفتو در مرز زون ایران مرکزی و زون سنندج- سیرجان واقع شده و محدودهی این غار بین مکانهای تاریخی مهمی همچون زیویه و تخت سلیمان قرار گرفته است. اصلیترین راه دسترسی به این غار از طریق جاده سقز - سنندج است که بعد از عبور از شهر دیواندره، از طریق دوراهی تکاب - به طرف شمال-خارج شده و پس از عبور از بخشی بنام گورباباعلی ، غار کرفتو در ۳ کیلومتری از روستای یوزباشکندی در سینه كش یك رشته كوه آهكی كه در شمال درهای عمیق قرار گرفته است، پدیدار میگردد.

موقعیت ویژهی جغرافیایی این غار موجب شده است که از این غار به عنوان یک دژ دفاعی و سکونتگاه در روزگار باستان استفاده شود. کسانی که در این غار سکونت میکردند توانستهاند تا در آن امکاناتی مانند تعدادی اتاق، راهرو، پنجره، در و انبار ایجاد کنند. این امکانات همگی مشرف به دره و در اطراف دهانهی طبیعی غار و در سه طبقهی مرتبط بههم ساخته شدهاند. غار کرفتو در ۲۰ بهمن ۱۳۱۸ تحت شماره ۳۳۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاست.
در واقع غار کرفتو از دو بخش متفاوت تشکیل شده است: بخش طبیعی و بخش دستکند و ساختهی دست انسان.
مطابق مطالعات باستانشناسی انجام گرفته در این غار، آثار زیسـتی یافت شده، دارای 4 دورهی مختلف سکونتی است: دورهی پیش از تاریخ، دورهی اشکانی، دورهی ساسانی و دورهی اسلامی. به احتمال بسیار زیاد بخش دستکند این غار در طول دورههای مختلف و به تدریج ساخته و تکمیل شدهاست. وجود تصاویر و اشکال نقاشی شده داخل غار از جمله دیدنیهای موجود در این اثر باستانی است که چشمان هر بینندهای را به خود جلب میکند.
غار دارای سه طبقهی مجزا است که از طریق راهروها و پلههایی که میان آنها تعبیه شده با هم در ارتباط هستند. اتاقها، راهروها و سایر فضاهای معماری ایجاد شده در این غار در نهایت ظرافت و به گونهای طراحی و ساخته شدهاند که هم کارکردهای فضایی مورد انتظار را به خوبی برآورده کرده و هم اینکه دسترسی بسیار خوب و مناسبی به نور و هوا دارند. هنر سازندگان، در دسترسی مناسب فضاهای مختلف غار به نور و هوا کاملا هویداست و جای تردیدی نیست که پدیدآورندگان این سازه، فرهنگ و تمدنی درخشان داشتهاند.

آنچه که این غار زیبا و شگفتانگیز را از هر جهت متمایز و منحصر بهفرد نموده است؛ به طور خلاصه از این قرار است: مهمترین راههای ارتباطی تاریخی و باستانی موجود در منطقه، با غار کرفتو در ارتباط هستند و این غار در کنار راههای بسیار مهمی قرار دارد. همچنین شرحهایی هرچند مختصر از غار کرفتو در متون تاریخی مختلف وجود دارد که ارزش مطالعاتی بسیاری دارند و در نهایت، کاوشهای باستانشناسی در این غار، نتایج بسیار جالبی را در مورد استفاده از این غار در دورههای مختلف تاریخی به دست دادهاست.
راههای ارتباطی

جهت شناخت و بازنمایی راههای باستانی همواره باید به دو عامل اصلی جغرافیا و آثار باستانی مرتبط با راه، دقت فراوان نمود؛ تا بر این اساس، راههای ارتباطی بین مناطق مختلف شناسایی شوند. یکی از این آثار شاخص که در خاک کردستان قرار دارد، غار کرفتوست. شواهد موجود، نشان دهندهی استمرار سکونت در این غار بوده و بر اهمیت و جایگاه این اثر دلالت دارد.
غار کرفتو در مرز دو منطقهی افشار و مکریان، و در کنار مسیر اصلی ارتباطی این دو منطقه قرار گرفتهاست. با توجه به موقعیت قرارگیری این اثر طبیعی- باستانی، که در نقطهی ارتباط دو منطقهی مهم افشار و مکریان قرار دارد. میتوان به اهمیت غار کرفتو در این مسیر ارتباطی مهم در منطقه پی برد و نقش این مسیر را در رونق چند هزار سالهی غار، مورد توجه قرار داد.
عوامل متعددی میتوانند وجود راههاى مواصلاتى را در این منطقه یا محدودهی باستانى مشخص نماید؛ منابع آبى همچون رودخانههاى دائمى و فصلى از اینجملهاند که در این مسیر، رودخانههای ساروق و کرفتو که زیر شاخههای زرینهرود می باشند از مهمترین این منابع به شمار می روند.
مشترکات فرهنگى، که بین این مناطق، از ابتدا تا انتهای مسیر وجود دارد نیز یکی دیگر از دلایل اصلی است. بر اساس مطالعات باستانشناختی در محدودههای مهمی که در ارتباط نزدیک با این غار بودهاند، شواهد و مدارک بسیاری مبنی بر وجود اشتراکات فرهنگی تنگاتنگ، میان محوطههای مستقر در کنارههای مسیر به اثبات رسیدهاست. تخت سلیمان، زندان سلیمان، قلعه ساریقوریخان، قلعه زیویه، غار کانیمیکائیل و گورستان کولتاریکه از مناطق و محوطههای باستانى مهمی هستند که از دورههای پیش از تاریخ تا دوران اسلامی، دارای آثار فرهنگی و مشترکات بسیاری با غار کرفتو هستند و در اطراف این مسیر قرار دارند.

غار کرفتو در متون تاریخی
در منابع محلی مربوط به تاریخ کردستان و نیز تعدادی از سفرنامههای دو سدهی اخیر اشاراتی هرچند مختصر به این غار شده است. یکی از اولین منابع، کتاب «سیراالکراد عبدالقادربن رستم بابانی» است که نویسنده مشاهدات خود را که در نوجوانی همراه با رضاقلیخان اردلان، والی کردستان از غار کرفتو بازدید کرده، به اختصار به نگارش در آورده است.
پس از وی «میرزا علی اکبر وقایعنگار در حدیقهی ناصری» ویژگیهای بیشتری از این غار بیان میکند. سپس «میرزاشکرالله سنندجی در تحفهی ناصری» و «آیتالله مردوخ در تاریخ کردستان» همان مطالب وقایعنگار را با اندکی دخل و تصرف نقل کردهاند. در میان گزارشات سفر نیز دو گزارش رابرت کرپورتر به تفصیل و بهمن کریمی با همراهی اورل اشتین به اختصار، مطالب قابل توجهی را دربارهی غار کرفتو نقل کردهاند و علاوه بر توضیح وضعیت داخل غار، درباره کتیبهی یونانی داخل غار نظریاتی ارائه دادهاند. همچنین گفته میشود که مستشرقان و محققان بسیاری از جمله ژاک دمرگان، هنری راولینسون، کلودیوس جیمز ریچ، نیکالی والدیمیر خانیکف و فون گال از غار کرفتو بازدید کردهاند و نقشه هایی از آن تهیه و در گزارشات خود ارائه نموده اند.
مولف کتاب سیرالاکراد با یادآوری یکی از خاطرات دوران نوجوانی خود، ماجرای گشت و گذار از غار کرفتو را در معیت والی وقت کردستان رضاقلی خان اردلان نقل میکند.

با توجه به اینکه نویسنده مشاهدات خود را نقل مینماید؛ این نوشتهها از اهمیت زیادی برخوردارند.
«در کُردستانِ اردلان محلی است که آن را (هوباتو) گویند و این بلوک در قُربِ افشار صاین قلعه و بلوکِ سقز افتاده است. در آن جا کوهی است موسوم به قلعهی کرفتو به حسب ارتفاع مُستوی الوضع واقع گشته در کمرِ آن بیوت و حُجراتِ چند را به نوکِ کلنگِ حجاران بافرهنگ برآورده اند. مَعبری به غایت سخت از قدیم الایام برای صعود بر آن ساختهاند و بِالفعل آن هم خراب است. اکنون یک نفر در کمالِ صُعوبت بر فراز آن همی رود. در وسطِ این بُیوت مرقومه، غاری است مُرتفع و تیره چشمِ بینندگان از مشاهدهاش خیره. مقارن غار در زیر کوه زاویه ایست کوچک. آبِ صاف و سردی در نهایت عَذوبت کم کم از سقفِ آن فرو می ریزد. بِالجمله مؤلف کتاب در سنِ چهارده، پانزده سالگی همراهِ والد مَرحوم در خدمتِ والی مَغفور رضاقلی خان و جمعی از اعیانِ کُردستان به تماشای آن مکان رفتیم. به فرموده ی والی شموع و مَشاعلِ بسیار افروخته، قدم به میانِ غار نهادیم. به فاصلهی یکصد قدم آبی، در سرِ راه مشاهده شد. از میانش گذشتیم. گویا آن آبِ مقطر که از سقفِ زاویه فرو میریخت، از ترشحِ همین آب بوده است. مَع القصّه بعد از عبور از آن آبگیر تقریباً دویست قدمِ دیگر که راه پیمودیم، تابوتی بزرگ به نظر آمد. به جز یک کله سر آدمی هیچ در آن نبود. از آن جا نیز به قدرِ هزار قدم رفتیم. سقفِ غار در بعضی جاها خیلی کوتاه و در پاره ای مقام بسیار مُرتفع. غایتِ سَیرِ ما جایی بود مانند چهار سوقِ بازار. اُطاقی در نهایتِ وسعت و ارتفاع و سقفِ آن را مُقرنس بسته بودند. زیاده بر این، همراهان، والی را از رفتن ممانعت نمودند، چه در مراجعت بیمِ آن بود که یاوه شویم و راه به بیرون نیاوریم. در گوشه و کنار، گاهی شکافهای مهیب آشکار می شد. خلاصه از طریقِ مزبور دستِ همدیگر را گرفته، بیرون آمدیم. طولِ ذهاب و ایاب پنج ساعت طول کشید» (ابن رست).

در روایت حدیقه ناصری اثر میرزا علی اکبر وقایعنگار، نویسنده اطلاعات بیشتری از داخل غار ارائه می دهد و آن را بیشتر شرح می دهد:
«دیگری از بلوکات کردستان، کرفتو است . کرفتو به فتح کاف تازی و رای مهمل و سکون فا و ضم تای فوقانی و واو معروف است. این بلوک در طرفِ شمال سنندج به فاصلهی هیجده فرسنگ واقع است. قریب پانزده دهکده دارد. در اصل جزو بلوکِ سقز بوده و حالا موضوع گشته، به جز از گندم و جو حاصلی ندارد. نفوس آنجا یکهزارو ششصد نفر است. درین بلوک قلعهی بسیار غریبی است که یکی از جمله غرایبِ روزگار است. اَحدی تا حال نتوانسته به تمامی این قلعه را گردش بکند. به انتهای آن هیچکس نرسیده و معلوم نیست بنای آن از کیست، درین قلعه آثارِ غریبه بسیار مشاهده کردهاند. ابتدا که شخصی با چراغ و روشنایی داخلِ این قلعه میشود، در طرفِ یسار سه غرفه را به نظر میآورد و این غرفهها از سنگ تراشیده شده و اُرسی و پنجرههای آنها را نیز از سنگ تراشیده اند و حجاری این سنگ ها در نهایتِ خوبی و استادی است و در طرفِ یمین مقبره ایست تخمیناً بیست ذرع. زمینِ این محوطه نمناک است و چوب دستی زیادی در اینجا ریخته شده. میگویند هر که به این مکان میرسد چوبی که در دست دارد باید به زمین بگذارد. درین محوطه صندوقی به شکل تابوت گذاشته شده، کلهی آدمی که خیلی بزرگ است، در میانِ این صندوق است. بسا مردمان از غریب و بومی تا این مقام به سهولت رفته و میروند. میگویند در اطراف این صندوق جای پای خیلی بزرگی دیده میشود و چون آن نشان پا را به هم میزنند، بعد از چند دقیقه که بر میگردند، باز به عینِ همان جای پا را به درستی میبینند. از اینجا که میگذرند به توسط درِ خیلی کوچکی داخل اطاق نشیمن میشوند که آنهم از سنگ تراشیده شده. در میانِ این اُطاق چند درِ دیگر به نظر میآید ، خودِ سیّاح به اختیار از هر دری که میرود به توسطِ پلههای زیاد به غرفههای دیگر داخل میشود و همچنین در آن غرفهها باز درهای مُتعدد است . گاهی به بالا ، گاهی به پایین می روند . سیاحانی که داخل این قلعه می شوند، باید قدری کاه با خود ببرند که اندک اندک در بینِ راه بریزند تا در هنگامِ بازگشت راه را گم نکنند. هر که درین قلعه داخل شود، باید چراغ و آذوقهی زیادی به همراه خود بردارد که مُعطّل نشود. مرحوم رضا قلی خان، والی کردستان، با جمعیّت و اسباب و آذوقهی زیادی داخلِ این قلعه شده بود و دو روز راه پیمود، به انتهای آن نرسیده. محمود خان، -عموی رضاقلیخان والی-، در یکی از غُرفات گُم شد، به این واسطه فَسخِ عزیمتِ رفتن به انتهای آن را کرده بودند. از همه عجیبتر چیزی که در این قلعه مشاهده شده راستهبازاری است که به بازارِ آهنگران شبیه بوده و چندین شوش شمش- آهن را دیده که ده ذرع طول و نیم ذرع عرض داشته، ولی این قُطر به این بزرگی پوسیده، الا قلیلی. به هر صورت چون از روی بصیرت احدی به انتهای آن نرسیده و همهی آن را گردش نکرده، به درستی از وضع آن اطلاع حاصل نیست. چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند» (وقایع نگار کردستانی)

مطالعات باستانشناختی
در اوایل قرن نوزدهم میلادی و برای نخستین بار، آثار غار کرفتو در سال 1819 میلادی به وسیله یک جراح و پزشک انگلیسی به نام جان کرمیک کشف شد. او در دوره جنگهای ایران و روس، در خدمت ستاد عباس میرزا بود و در شهر تبریز خدمت میکرد. در همین سال رابرت کرپورتر با استفاده از یادداشتهای کرمیک از این غار بازدید و گزارش نسبتا کاملی از آن تهیه کرد. گزارش کرپورتر مربوط به بررسی دالانها، دهلیزها، فضاهای داخلی غار و فضاهای دستکند به همراهی شناسایی یک قبرستان بود. وی برای نخستین بار نقشهای از طبقه زیرین و زبرین غار ارایه و از کتیبه یونانی سر در ورودی اتاق اصلی طبقه سوم غار، گرتهبرداری کرد. پس از او راولینسون نیز در سال 1838 میلادی از این غار و کتیبه یونانی آن بازدید و قالبی از آن تهیه کرد. درحدود یکصد سال بعد اورل اشتاین که در لرستان و کردستان کار و بررسی میکرد از این غار بازدید و نقشه نسبتا مفصلی از آن تهیه کرد. در نقشه کرپورتر، فضاهای داخلی غار به دقت تفکیک، و کاربری و عملکرد هر فضا به صورت جداگانه ارایه گردیدهاست. در سال 1975 فن گال و نومان از هیئت باستان شناسی آلمان در ایران، که در پروژه تخت سلیمان در نزدیکی تکاب مشغول به کار بودند، از غار کرفتو بازدید و به تصحیح جزییات نقشه اشتاین پرداختند. آنها نتایج کار خود را به همراه مجموعه کاملی از عکسهای غار، بخصوص نقوش تزیینی موجود بر روی دیوارهها به چاپ رساندند.
در سال 1376 و برای نخستین بار، یک هیئت ایرانی با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان کردستان به ساماندهی و گمانه زنی در غار پرداختند. آنها با استفاده از ژنراتور برق فضاهای داخلی غار را روشن و به تکمیل و تصحیح نقشههای پیشین پرداختند و صدها متر از کانالها و حجاریها و دالانها و دهلیزها و فضاهای مختلف و برخی از آثار آن را شناسایی کردند. این اقدامات در سالهای بعد یعنی سالهای 1379 ، 1380و 1382 پی گیری شد و خاکبرداری کامل غار، ساماندهی و آمادهسازی برای بازدید گردشگران نیز در کنار این اقدامات به انجام رسید. آثار بهدست آمده از این مجموعه و مناطق همجوار، نشانگر استفاده و سکونت متناوب انسان از پیش از تاریخ تا عصر حاضر است.

در کنار این مشکلات و با توجه به وضعیت داخلی غار و صعبالعبور بودن آن، عدم تامین امکانات و تجهیزات مناسب برای بازدید نزدیک از این اثر کمنظیر و میراث پربهاء، همان تعداد قلیل از گردشگران راهگم کرده را نیز برای بازدید از فضاهای داخلی غار با مشکلات متعددی مواجه مینماید.
منبع: روزنامه روژان شماره 800
* کارشناسارشد مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی
آدرس کوتاه خبر: