روژانپرس: درس دادن به معنای تربیت و یادگیری نیست. «تجربه یادگیری» چیزی نیست که معلم و مدرس دانشگاه بتواند آن را به دانشآموز و دانشجو بدهد. وظیفه معلم و مدرس، فراهم کردن و طراحی فضای یادگیری است. تجربه یادگیری عبارت است از ایجاد یا شکلگیری تغییری در وجود و نفس دانشآموز و دانشجو. معلم و مدرس باید بتوانند فرصتهای تأمل، تجربه کردن و اندیشیدن و ایجاد شوق یادگیری را برای دانشآموز و دانشجو فراهم سازند. بنابر این، کار آنها درس دادن نیست. همچنین «درس خواندن» نیز عبارت گویا و صحیحی برای تجربه یادگیری نیست.
دکتر محمدرضا سرکارآرانی استاد بینالمللی «درسپژوهی» در دانشگاه ناگویا ژاپن براساس پژوهشهای تطبیقی که در ایران و کشورهای ژاپن و بریتانیا انجام داده است میگوید دانشآموزان و دانشجویان ایران وقتی از آنها پرسیدیم که هنگام درس خواندن چه چیزی را تجربه میکنید؟ گفتند حفظ کردن مطالب، گوش دادن صحبتهای معلم و مدرس، نشستن روی صندلیهای کلاس درس، خستگی و بی حوصلگی.
در حالی که برای یادگیری ما نیازمند پرسش کردن، به چالش کشیدن، میل و اشتیاق برای کشف کردن، پی بردن، فهمیدن، بروز دادن و خودبیانگری، مشارکت کردن در گفتوگو و تجربه کردن آزمون و خطا و درگیر شدن هستیم. کنش خواندن در فرهنگ آموزشی مسلط و مستقر ما «در مدرسه و دانشگاه» حتی اگر به معنای فهمیدن متون و منابع درسی هم منجر شود «که نمیشود» همچنان کمکی به تجربه یادگیری دانشآموزان و دانشجویان نمیکند، زیرا آنها برای یادگیری به چیزهای بسیار بیشتر و فراتر از فهمیدن متون نیاز دارند. لازمه یادگیری فعال شدن همه تواناییهای ادراکی و حواس است و نه صرفا بینایی. دانشجویان باید بتوانند با دستان، پاها، گوشها، زبان و پوست خود با جهان درگیر شوند تا امکان یادگیری برای شان مهیا شود.
وقتی که کمی دقیقتر به دلالتها و ابعاد «درس دادن» و «درسخواندن» بیندیشیم درمییابیم که اینها عبارتهای مخربی برای فرهنگ و زبان آموزش در ایران هستند. ما وقتی با مفاهیم و استعارههای ناکارآمد درباره جهان و چیزی سخن میگوییم، نتیجه مواجهه ما با جهان نمیتواند سازنده و بالنده و پیشرو باشد. در مدارس و دانشگاههای ما معمولأ افراد درسخوان را گاه با طعنه «خرخوان» مینامند. این طعنهی خوار و خفیف کننده، بیانکننده این است که دانشجویان و دانشآموزان درسخوان لزومأ آدمهای یادگیرنده نیستند.
*کارشناس ارشد علوم تربیتی آموزش و پرورش شهرستان دیواندره